۳

این چند وقته نبودم یعنی بودم ولی با خودم بودم ،دیگه زدم به سیم آخر

کاشکی می شد فکر نکرد....

واییییی دیروز خرابکاری کردم حسابی،همیشه قبل از اینکه برم داخل بخش آقای دکتر رو می دیدم که داره بیرون ورزش می کنه،این بار ندیدمش گفتم شاید دقت نکردم ،تا رفتم سریع با 2 نفر دیگه رفتیم داخل اتاق دکتر تا وزن کنیم خودمون رو ،چشمت روز بد نبینه  تا رفتیم رو وزنه دیدیم یکی داره می یاد داخل،آقای دکتر بود ما هم جیغ که نیاین داخل،دلم می خواست اصلا دیگه بیرون نیام همونجا بمیرم،با کلی خجالت اومدیم بیرون

از دست این پسرههههههههههههههههه دلم می خواد خفش کنم

از پسری که آداب معاشرت بلد نیست حالم به هم می خورههههههههههههههه

همین روزا خفش می کنمممممممممممممم

لب هایم را پیش تو جا گذاشتم،

که تا ابد طعم بوسه ام را داشته باشی.....

رفتی،

و لب هایم را با خودت بردی....

به نمی دانم کجا ها....

-بدون لب نمی توان کسی را بوسید....-

و من،

پشت خداحافظی هرگز نگفته ات،

دیگر کسی را نبوسیدم......

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد